چکیده
در نوشتار پیشین موضوع عفاف و گسترة آن در ابعاد مختلف مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت و اهمیت ترویج صحیح این فرهنگ در جوامع اسلامی با توجه به جامعه نگری و آثار آن در رسیدن به آرمانهای والا و ارزشمند تبیین گردید و از منظر آیات نورانی قرآن و کلمات ائمه معصومین نسبت به یک سری موضوعات مطالبی ارائه گردید. که آنها را پی می گیریم.متن
یکی از کوچکترین و با اهمیت ترین نهادهای اجتماعی یک جامعه، خانواده است.
خانواده مرکز عشق، امید و تحقق آرزوهای زیبا و شیرین دختران و پسران است. هر چه پیوند زن و شوهر صمیمی تر و قوی تر باشد، استحکام خانواده نیز بیشتر خواهد بود.
اگر عفاف و حجاب در جامعه ای کاملاً رعایت گردد، روابط جنسی به محیط خانواده محدود شود و حریم زن و مرد در محیط بیرون از منزل حفظ شود، در نتیجه جوانان به ازدواج تمایل بیشتری پیدا کرده و خانواده های تشکیل شده نیز ثبات بیشتری خواهند داشت. برعکس اگر خودنمایی، آرایش و تبرّج در اجتماع رواج یابد، حریم روابط زن و مرد در اجتماع شکسته شود، و آزادی های منفی و افکار انحرافی در جامعه گسترش یابد در نتیجه کانون گرم خانواده به سردی می گراید و عشق و محبت در خانواده جای خود را به تنفر می دهد و نخستین کانون تربیت، مهر و عاطفة کودکان ویران می گردد و نهایتاً آمار طلاق و فحشا به فزونی می گراید. بیتردید نهاد خانواده در پرتو پاسداری از حریم حجاب و عفاف است که درخشش و بالندگی لازم را پیدا خواهد کرد. چنانچه، چراغ وقتی نور افشانی می کند که سیمهای متصل به آن سالم باشند و اگر پوشش این سیمها از بین رفته و یا زدگی داشته باشند، نه تنها نیروی برق را به خوبی منتقل نمی کنند بلکه اتصال آنها به یکدیگر موجب حریق و آتش سوزی می گردد.
زن و مرد نیز که همانند جریان مثبت و منفی دست به دست هم داده و چراغ خانواده را روشن کرده اند؛ می بایست عفاف و اعتماد متقابل را رکن اصلی این پیوند قرار دهند؛ والا این چراغ با آتش هوس به خاموشی خواهد گرائید.
2ـ آرامش روانی:
عفاف بازدارندة بسیاری از التهابات و هیجانات روحی است. نبودن حریم میان زن و مرد، ترویج معاشرت های بی بند و بار و دیدن صحنه های تحریک آمیز، مستهجن و رکیک، هیجانها و التهابات جنسی را فزونی می بخشد و جاذبه جنسی و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی اشباع نشدنی در می آورد، و چون ارضای این غریزه در تمامی موارد و به صورت دلخواه ممکن نیست و همیشه مقرون به نوعی احساس محرومیت است باعث برهم خوردن تعادل روحی و اختلالات روانی فرد میشود.
اسلام با تعدیل و رام کردن این التهابات از طریق محدود کردن نگاه، خضوع در کلام، پوشش و بالاخره رعایت عفاف در همة زمینه ها برای فرد، آرامش روحی و روانی به ارمغان میآورد.
3 ـ سلامت اجتماع:
حضور زنان و مردان در جامعه به صورتی که هیچگونه تحریک و شائبه جنسی با آن همراه نباشد، آن جامعه را استوار و مستحکم می کند و عفت ورزی آنان در محیط تحصیل، کار، اداره، بازار و . . .. زمینه ساز سلامت، پیشرفت و تعالی آن جامعه خواهد شد. لکن اگر این اصل (عفاف) مورد توجه قرار نگیرد، حریم ها حفظ نشود و فساد در جامعه رواج یابد، عامل تباهی و سقوط آن جامعه نیز فراهم می شود. به گفته منتسکیو «در حرکت دموکراسی از دست رفتن عفت، بزرگترین بدبختی ها و مفاسد را باعث می شود تا جائیکه اساس حکومت را از بین میبرد.»[1]
تاریخ بشری چه در جوامع اسلامی و چه در جوامع غیر اسلامی این مطلب را به وضوح ثابت کرده است. مارشال پتن سردار نظامی فرانسه در سخنرانی خویش اعتراف کرده است که: «بزرگترین علت شکست فرانسه در جنگ با آلمان فرو رفتن در گردابهای شهوت و ابتلا به تن پروری و عیاشی بوده است.»[2]
و یا دکتر گوستاولوبون دانشمند معروف فرانسوی دربارة شکست مسلمانان در اندلس مینوویسد: «مسلمانان حدود 800 سال در اسپانیا قدرت را در دست داشتند و اسپانیا در این مدت مهد علم و تمدن گردیده بود تا آنکه دشمنان با انتشار فساد و رواج مشروبات الکلی و بیبندوباری و بالاخره در اثر اختلاف بین زمامداران حکومت بر مسلمانان چیره شدند و مسلمانان را به زور وادار به قبول دین مسیح کردند و سپس محکمه های تفتیش عقاید، دستور سوزاندن این تازه مسیحیان را به بهانه اینکه واقعاً به دین مسیح در نیامده اند، صادر کرد و بقیه را وادار به مهاجرت از آن سرزمین نمود.»[3]
قرآن کریم سرگذشت امتهای بسیاری را که به فساد دست زده و سرانجام هلاک و نابود گشته اند را نقل می کند. در سوره عنکبوت هلاکت قوم لوط، قوم عاد، ثمود، فرعون، سامان و قارون را بیان نموده، می فرماید:
«فکلا اخذنا بذنبه فمنهم من ارسلنا علیه حاصباً و منهم من اخذته الصیحة و منهم من خسفنا به الارض و منهم من اغرقنا و ما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون .»[4]
(. …و هر یک را به خاطر گناهش عذاب نمودیم. بر بعضی بادهای ریگ بار فرستادیم و عده ای را با فریاد سهمناک هلاک نمودیم و عده دیگری را به زمین فرو برده و بعضی دیگر را غرق کردیم، البته خداوند به ایشان ظلم نکرده بلکه ایشان بر خود ستم روا داشتند). این است نتیجه جوامعی که منحرف گشته و در گرداب فساد غوطه ور شدند.
نظرات شما عزیزان: